★بر محمد و آل محمد صلوات★

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا *۱۰۳آل عمران*

★بر محمد و آل محمد صلوات★

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا *۱۰۳آل عمران*

این سایت صرفا جهت اعتلای فرهنگ اسلامی و یادآوری و گسترش مسائل دینی و اعتقادی و درج مطالب مفید و کارآمد برای همه بازدیدکنندگان میباشد
والسلام علی من اتبع الهدی

  • ۰
  • ۰

 اَللّهُمَ کُنْ لِوَلیّک َالْحُجَّة ابْن الْحَسَنْ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ علی آبائِه فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کلِّ ساعَة ولیاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناًحتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعهُ فِیها طَویلاً    



قرآن انسان را موجودی دو بُعدی می داند


موضوع : قرآن انسان را موجودی دو بُعدی می داند: بُعد مادی و ظاهری؛ بُعد روح خدایی

آیه : إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ( ص 71 ) 

[ و به خاطر بیاور ] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری از گِل میآفرینم. چون آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید.»



روح از دیدگاه قرآن

قرآن انسان را موجودی دو بُعدی می داند که یک بُعد وی همان مادّیت و ظاهر اوست که از گِل بدبوی تیره رنگی به وجود آمده و بُعد دیگرش بُعد غیرمادی اوست که از آن به به «روح خدا» تعبیر شده و همان هم حقیقت وجود انسان است و در واقع بدن در حکم وسیله ای برای فعالیت روح یا نفس به حساب می آید و آثاری را که ما از قوای جسمانی و اعضای بدن خود می دانیم در حقیقت از روح و نفس سرچشمه می گیرند؛ یعنی دیدن، شنیدن، بوییدن و سخن گفتن ـ همه مربوط به نفس و روح است و اعضا و جوارح فقط وسیله ای برای درک این امورند.


از روح خدا یعنی چه؟

در قرآن تعابیری همچون « مِن رُوحی » (از روحم) « مِن رُوحِنا » (از روح ما) « مِن رُوحِهِ » (از روح او) وجود دارد که منظور خداوند است. سؤال این است که معنای این اضافه کردن روح به خدا و نسبت دادن آن به خدا چیست؟

توضیح اینکه در صدر اسلام و در زمان ائمه، علیهم السلام، برای گروهی این توهم پیش آمده بود که خداوند خواسته با این تعبیر بگوید چیزی از خدا در انسان وجود دارد، گویی جزئی از خدا جدا شده و به درون انسان آمده است یا قسمتی از روح خدا در انسان حلول کرده است.


 در برخی روایات از امام معصوم سؤال شده است که: « هَل فِیهِ شَیءٌ مِن جَوهَرِیَّةِ الرَّبِّ؟ » (آیا چیزی از جوهریّت (ذات خداوندی) در انسان وجود دارد؟) معصوم (ع) در پاسخ فرموده اند: «این حرفها کفر است و آن که این سخنها را بر زبان آورد از دین حق خارج شده است.


روح انسان مخلوق خداست، از «امر» خداست: « وَیَسئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِن اَمرِ رَبّی »؛ و خدا جزء ندارد، خدا بسیط است، چیزی از خدا کم نمی شود و بر انسان افزوده نمی گردد و اگر خداوند روح را به خودش اضافه کرده و نسبت داده و فرموده از روحِ خودم در او دمیدم، این نوع اضافه را ادیبان «اضافة تشریفی» می گویند: به سبب شرافتِ روح است، یعنی انتساب بدن به خدا و انتساب روح به خدا باهم برابر نیست؛ اگرچه از جهت مخلوق بودن مساوی اند، روح از جهت شرافت به خدا نزدیکتر است.


مثلاً می گوییم «بیت اللّه» (خانة خدا) در حالی که می دانیم خدا جسم نیست تا نیازی به محل سکونت داشته باشد و مسجد و یا کعبه واقعاً خانة خدا نیست، بلکه منظور ارزش و اهمیت مسجد است که از آن به خانة خدا تعبیر شده است.


نتیجه اینکه از دیدگاه قرآن در آدمی به غیر از بدن چیز بسیار شریفی وجود دارد به نام روح که مخلوق خداست، نه جزئی از خدا، که انسانیت انسان وابسته به همین بُعد شریف است و اگر انسانها صاحب کرامت و فضیلت اند و اگر قابل صعود به اعلی علیین اند، به سبب وجود و تقویت و تربیت و تعالی همین بُعد است. قرآن کریم با عبارت « اَنشَأناهُ خَلقاً اخَرَ » فهمانده که خلقت روح از سنخ آفرینش طبیعی و مادّی نیست و چیز دیگری است.

خداوند: چرا از نیروی تفکر و اندیشه ات مدد نمی گیری؟

آیه : أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ ( روم 8 ) 

آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن دو است جز بحق و برای زمان معینی نیافریده است؟ ولی بسیاری از مردم [ رستاخیز ] و لقای پروردگارشان را منکرند.

ویژگیها و مختصات انسانی

با مطالعه و شناخت ویژگیها و مختصات انسانی، این حقیقت آشکار می شود که انسان با دیگر موجودات جهانِ آفرینش تفاوت ذاتی دارد: نه آن گونه است که ماتریالیستها می گویند، چون ماشینی پیچیده، و نه حیوان برتر است؛ بلکه خصوصیات و امتیازاتی دارد که هیچ ماشین پیچیده و هیچ حیوانی، هرچند برترین، ندارد. 

مرحوم علامة محمد تقی جعفری، رحمةاللّه علیه، در مقدمة تفسیر نهج البلاغة خود بحث مبسوط و بسیار مهمی را تحت عنوان «رسالت انسانی» مطرح کرده اند. ایشان در ابتدا برای اثبات حقیقتی به نام انسانیت، که موضوع رسالت انسانی است، و ابطال نظریه هایی که انسان را ماشین پیچیده یا حیوان برتر می دانند مشروحاً مختصات انسانی را هم از نظر ماهیت و هم از نظر رابطه با دیگران برمیشمرند تا جایی که به ۲۳۲ ویژگی می رسد. آن گاه می فرمایند که با ملاحظة تنوع بعضی از مختصات، شمارة همة آنها به ۵۰۹ می رسد. بعد می افزایند که این مختصات نمونه است و با ملاحظة ترکیبات گوناگون از مختصات شمرده شده، شمارة مختصات انسانی در مقابل ماشین به هزارها می رسد.



برخی از مختصات و ویژگیهای انسان عبارت اند از: 

•  انسان دارای «من»، «خود» و شخصیت است؛ 

•  انسان آگاهی به «من» دارد؛ 

•  در انسان، گرایش به خدا وجود دارد و به وسیلة آن می تواند خالق خود را درک کند و به پرستش او و راز و نیاز با او بپردازد؛ 

•  انسان نیروی عقل و اندیشه دارد و به مدد آن می تواند حقایق را درک کند؛ 

•  انسان دارای اختیار است و با آزادی اراده می تواند دست به انتخاب بزند، او موجودی انتخابگر است؛ 

•  در انسان، میل به کمال وجود دارد و او می کوشد تا خود را از آنچه هست برتر و والاتر کند؛ 

•  انسان می تواند برای خود آرمان انتخاب کند و در مسیر رسیدن به آن تا پای جان بکوشد؛ 

•  انسان پرسشگر از هدف خلقت خویش است؛ 

•  انسان موجودی است که می تواند مراقب اعمال خود باشد؛ 

•  انسان دارای متجاوز از ۱۰۰ نوع هیجان و احساس و عاطفه است؛ 

•  انسان در هر موقعیتی که قرار گیرد توانایی شروع کردن از صفر را دارد، به این معنی که می تواند مانند دکارت و غزالی اندوخته های فکری و دریافتهای خود را نادیده بگیرد و از ابتدا شروع کند؛ 

•  انسان محصول خانواده و اجتماع است؛ ولی با رشد و رسیدن به کمال، می تواند خانواده و محیط و اجتماع خود را دگرگون بسازد.



آنگاه علامه می فرمایند: کیست که با ملاحظة این همه مختص انسانی بگوید تنها تفاوت در میان ماشین و انسان حیات است که انسان دارد.

ای انسان، یکی از استعدادهای روحیِ تو دل و قلب است

آیه : وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ( مومنون ، 78 ) 

و او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب پدید آورد؛ اما کمتر شکر او را به جا می آورید.

یکی از ابعاد و استعدادهای روح انسانی دل و قلب اوست، همان طور که یکی دیگر از این ابعاد و استعدادها عقل و اندیشه است؛ زیرا انسان موجودی است آمیخته از عقل و عاطفه و عشق و اندیشه. هر یک از این دو نیرو در کارکرد روح انسانی و تعالی و رشد او نقشی اساسی دارد: نه عقل می تواند کار دل را بکند و نه دل می تواند کار عقل را انجام دهد.


قلب در قرآن

قرآن کریم نیز به اندازة عقل و اندیشه به قلب، که کانون عواطف انسانی و مرکز آرامش و اطمینانِ وجود آدمی است، توجه دارد تا جایی که یاد خدا را سبب آرامش آن معرفی کرده و آرامش قلب را وسیلة تقویت و افزایش ایمان دانسته و فلاح و رستگاری را در سایة پاکی و تزکیة قلب و سقوط و خسران را معلول آلودگی و ناپاکی آن دانسته و دل و قلب را از ابزارها و منابع مهم شناخت و معرفت برای انسان قرار داده و فرموده است کسانی که از این زمینة شناخت و معرفت و وسیلة تحصیل ایمان بهره نبرند از حیوانات هم پستترند. 

آینة دل چو شود صافی و پاک          نقشها بینی برون از آب و خاک

هم ببینی نقش و هم نقاش را          فرش دولت را و هم فرّاش را



ابعاد و قوای روحی انسان

روح انسانی دارای چهار نیرو و استعداد و یا به قول روان شناسان چهار بُعد است. 

•  بُعد عقلی که همان استعداد علمی و حقیقت جوییِ اوست و یکی از مختصات انسان در مقابل حیوانات به شمار می آید و اهمیت آن تا جایی است که فلاسفه و منطقیون از قدیم در تعریف انسان گفته اند «اَلاِنسانُ حَیَوانٌ ناطِقٌ»، یعنی انسان جان دار متحرکی است که می اندیشد و قرآن نیز یکی از وظایف مهم انبیای الهی را تعلیم کتاب و حکمت می داند تا عقل و اندیشة آدمی به طور صحیح رشد و تعالی پیدا کند. 

•  بُعد اخلاقی، که قلب و دل، مرکز احساسات، و نفس لوّامه و مطمئنه از مراتب آن است. این بُعد مورد توجه مکاتب آسمانی، خصوصاً اسلام، بوده است. 

•  بُعد دینی، که همان حس پرستش است و مسائل فطری مربوط به این بُعد. 

•  بُعد هنری یا زیبایی که مورد توجه اسلام بوده است؛ یعنی انسان زیبایی را از آن جهت که زیباست دوست دارد. از این رو، خداوند یکی از ابعاد اعجاز قرآن کریمش را زیبایی لفظی و کلامیِ آن قرار داده است تا پاسخی برای این حس درونی و روحی انسان باشد. 

البته مرحوم علامه شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام استعداد پنجمی را به نام استعداد خلاقیت افزوده و در توضیح آن فرموده اند: انسان مبتکر و مبدع آفریده شد و از ابتکار و نوآوری لذت می برد. شایان ذکر است که چون اسلام دارای جامع ترین برنامة تربیتی است، برای پرورش متعادل روح انسان در همة ابعاد برنامه و نظام خاص و فراگیری دارد که با عمل بر طبق آن انسان می تواند در همة اعصار و با همة شرایط به تعالی شایستة روحی برسد.


 


 


دیدگاه  وظیفه کارگزاران جامعه‎ اسلامی درباره نماز

مرکز تخصصی نماز کتاب های تالیفی درمورد مسجد کافی نیست

حجت الاسلام فلاح زاده نماز توأم با زکات از منظر قرآن کریم

شکریان دهکردی ادامهگفتگو  نامه مقام معظم رهبری دعوت به معنویتِ قدسی است 

حجت الاسلام اعرافی مسجدی که در قیامت شکایت میکند 

سایت وارث چرا به جای پایکوبی نماز می خوانید!؟ 

صابرنیوز ادامهگزارش  ضرورت استفاده از ظرفیت‌های مسجد برای رفع شبهات و مبارزه با بهائیت

استاد توکل پیام رهبر انقلاب به 23 اجلاس نماز

راهبرد سال 93 و 94 10 توصیه رهبر معظم انقلاب درباره آداب نماز 

آیت الله العظمی خامنه ای ادامهاندیشه  اقامه نماز نخستین نشانه حکومت مهدوی

عباس رمضان علیزاده همه عوامل موفقیت و پر رونق شدن مسجد 

حجت الاسلام صادق زاده نماز حقیقی و صحیح و جلوگیری از گناه 

کارشناس مسائل دینی ادامه


پایگاه اطلاع رسانی صلات - ستاد اقامه نماز سازمان صدا و سیما   Email : zekr@irib.ir

  • ۹۷/۰۲/۳۰
  • هومان انصاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی