★بر محمد و آل محمد صلوات★

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا *۱۰۳آل عمران*

★بر محمد و آل محمد صلوات★

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا *۱۰۳آل عمران*

این سایت صرفا جهت اعتلای فرهنگ اسلامی و یادآوری و گسترش مسائل دینی و اعتقادی و درج مطالب مفید و کارآمد برای همه بازدیدکنندگان میباشد
والسلام علی من اتبع الهدی

  • ۰
  • ۰

نظر اسلام در مورد سحر و جادو چیست؟ 
سحر در لغت به معناى کار لطیف، ظریف و عجیبى است که علّت آن مخفى است و درعرف شرع به کارى مى‏گویند که سبب و علّتش مخفى باشد و انسان خیال کند که واقعیت دارد، ولى خدعه و فریب‏کارى باشدبحارالأنوار، ج 56، ص 277.

اقسام سحر:

أ) سحر اسباب مادى محسوس:
این سحر جزء علوم غریبه شمرده مى‏شود، مانند کسانى که به خوردن سم و مانند آن عادت کرده‏اند و سموم در آن‏ها اثر نمى‏گذارد و این کار غیر عادى در اثر تمرین صاحبان این حرفه انجام مى‏گیرد.

ب) سحر اسباب مادى غیر محسوس:
در این قسم ساحران کارهاى مادى خارق العاده انجام مى‏دهند. این امور مستند به یک سلسله علل و اسباب طبیعى و مادى است، ولى در اثر سرعت عمل، محسوس ما نیست، مانند کار شعبده بازان.

ج) سحر با اسباب معنوى:
این قسم در اثر قدرت اراده و روح است که مى‏تواند کار غیر عادى نظیر پیشگویى و ارائه غیب (خواه غیب مکانى و خواه غیب زمانى یعنى حادثه‏اى را را که اکنون در آن مکان غایب یا حادثه‏اى را که در زمان آینده اتفاق مى‏افتد) انجام دهد. البته این قسم گاهى مطابق با واقع و گاهى غیر مطابق با واقع است.
ارتباط با جنیان و یارى گرفتن از آن‏ها در امور سحرآمیز مى‏تواند از این قسم باشد.


از بررسى کلمه سحر و مشتقات آن در قرآن به این نتیجه مى‏رسیم که سحر به دو بخش تقسیم مى‏شود:

أ) بخشى از سحر در حقیقت فریفتن، تردستى، شعبده بازى و چشم بندى است و حقیقتى ندارد، چنان که قرآن مى‏فرماید: 
»ریسمان‏ها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خیال مى‏شد که حرکت مى‏کنند«.طه (20) آیه 66.
هم چنین آمده است: »هنگامى که ریسمان‏ها را انداختند، چشم‏هاى مردم را سحر کردند و آنان را ارعاب نمودند«.اعراف (7) آیه 161.

ب) برخى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد. آیه 102 سوره بقره داستان هاروت و ماروت را بیان مى‏کند و مى‏فرماید: 
آن دو سحر هایى را به مردم مى‏آموختند، ولى آنان که سحر رإ؛ فرا مى‏گرفتند، بین مرد و همسرش جدایى مى‏انداختند: »فیتعلمون منها ما یفرقون به بین المرء و زوجه« یا »ویتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم؛ چیزهایى را که به آنان ضرر مى‏رساند و نفعى نمى‏بخشید مى‏آموختند«.


در اسلام از یادگیرى سحر و انجام دادن اعمال سحر و جادوگرى به شدت منع شده و از نظر تمام فقهاى اسلام یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است. به چند روایت توجه بفرمائید:
امام على(ع) مى‏فرماید: »کسى که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است و رابطه او با خداوند به کلّى قطع مى‏شود«.وسائل الشیعه، ج 12، باب 25،

یادگیرى سحر به قصد ابطال آن اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفایى مى‏بایست عدّه‏اى سحر را بیاموزند تا اگر مدّعى دروغگویى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند، سحر و جادوى او را ابطال نماید و دروغ مدّعى را فاش سازند.

یکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر، مزد مى‏گرفت، خدمت امام صادق(ع) رسید و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى‏گرفتم.
خرج زندگى من از همین راه تأمین مى‏شد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده‏ام، ولى اکنون آن را ترک نموده و توبه کرده‏ام. آیا براى من راه نجاتى هست؟
امام صادق(ع) فرمود: »عقده و گره سحر را باز کن، ولى گره جادوگرى مزن«.وسائل الشیعه حدیث 1، ص 105.

از این حدیث استفاده مى‏شود که براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل به آن اشکال ندارد.

بنابراین از آیات و روایات استفاده مى‏شود که سحر واقعیت دارد و قرآن نوعى از سحر را قبول کرده و مى‏فرماید: 
»ما هم بضارین به مِن أحد إلا بإذن اللَّه؛بقره (2) آیه 102.
نمى‏توانند به واسطه سحر به کسى ضررى برسانند مگر به اذن خدا«.

پس معلوم مى‏شود که سحر واقعیت داردپایتوان وجود آن را انکار کرد یا به خرافات نسبت داد، چه در گذشته و چه در امروز.
این حکم اسلامى مانند بسیارى از احکام دیگر موارد استثنا دارد، از جمله فرا گرفتن سحر براى ابطال ادّعاى مدّعیان دروغین و یا براى از بین بردن اثر آن در مورد کسانى که آسیب دیده‏اند. 
در مورد سحر مطالب فراوان دیگرى است که از جهات مختلف مى‏توان به بررسى آن پرداخت.

براى توضیح بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه، ج 1، ص 377


منبع سایت :. http://www.askdin.com/


پرسش:
سحر و جادو و پیشگویی آینده و دعا هر کدام چه جایی در اسلام دارند؟ 
پاسخ:

چنان چه از قرآن استفاده می شود سحر و جادو قطعاً وجود دارد و در احکام اسلامی سحر از گناهان کبیره و بزرگ بوده و حکم ساحر سحر کننده اعدام است و تعلیم و تعلّم سحر نیز حرام می باشد، البته بجز موقعی که برای باطل نمودن سحر از آن استفاده گردد؛ به این معنی که تعلیم سحر برای باطل نمودن سحر حرام نیست.
و اما دعا، دریایی بیکران و گنجینه ای تمام نشدنی است که انسان را به خالق خود پیوند می دهد و هر کس به مقدار ظرفیت و بزرگی خود بهره ای از آن دارد. البته دعاها دارای مراتب و آثار مختلفی هستند و استفاده از دعاهایی که از معصومین علیهم السلام و از طرق صحیح به ما رسیده اند، ما را در رسیدن به مقصود یاری می دهد.
در تاریخ اسلامی پیشگویی برخی از بزرگان و مقربین درگاه الهی، از جمله شاگردان اهل بیت علیهم السلام، آمده است اما این که هر کسی که ادعای این مکارم را دارد راستگو است و دچار تخیلات بیمار گونه و یا الهامات شیطانی نیست، امر دیگریست.
منبع: پایگاه حوزه70547054


جادوی عام یا جادو در معنای کلّی، به معنای هر عمل عجیبی ست. اصطلاح انگلیسی فنون سحرآمیز(به انگلیسی witchcraft) شامل قسمتی از این گونه پدیده هاست. و آنهم شامل جادوی خاص است.
جادو یا جادوی خاص یا جادو در معنای جزئی(به عربی سحر و به انگلیسی Magic): فنّی ست مرموز برای اثرگذاری بر عالم مادّه با دخالت ارادهٔ جادوگر؛ چه ابتدایی باشد و چه برای خنثی کردن جادوی دیگری؛ چه هدف متعالی داشته باشد و چه پست. چه ورد بخواند، چه حرکاتی انجام دهد و چه از وسایلی استفاده کند
برای معرّفی جادو مطابق دانش شناسی کاربردی، واژهٔ جادو را باید از چند جنبه بررسی کنیم:
1. واژه شناسی. یعنی معنای مورد استفادهٔ آن در بین مردم.
2. کاربرد اصطلاحی این واژه. یعنی هرچه در جایی جادو خوانده شده در این قسمت بررسی می‌شود.
3. معرّفی جادوی عام و انواع آن. یعنی تمام اعمال عجیب.
4. معرّفی «دانش نظری جادو» معروف به نظریه‌های جادو. یعنی دانشی که به «چیست؟» و «چرا؟»ها در مورد جادو جواب می‌دهد. و آن علمیست به این نام که مرموز و حتّی رازورزانه یا سرّی است. یعنی توسّط علم شناخته نشده. زیرا هیچ گونه توضیح، توجیه، نظریه یا رابطهٔ علّت و معلول به روش علمی در مورد آن ارائه نشده. امّا چون تلاش به روش علمی و روش‌های کهن در این زمینه وجود داشته، و فرضیه هایی نیز در این مورد ارائه شده، نمی‌توان جنبهٔ دانش آن را کنار گذاشت.
1. معرّفی «دانش کاربردی جادو». یعنی دانشی که از چگونه انجام دادن اعمال عجیب سخن می‌گوید. نه از «چیست؟» و «چرا؟»
2. معرّفی «فنّ جادوگری» یا «سحر» یا «sorcery»: پر حجم‌ترین قسمت مبحث است. زیرا جادو قبل از هر چیز یک فنّ است و از چگونه عمل کردن برای هدفی خاص صحبت می‌کند.
همراه این‌ها تاریخ جادوگری و بازتاب جادوگری در فرهنگ‌ها هم بررسی می‌شود
[ویرایش] واژه‌شناسی
واژهٔ «جادو» در زبان پهلوی jâdug بوده‌است. لیکن در پهلوی و نوشته‌های کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه کلمهٔ «جادو» به معنی شخص جادوگر است. عملی که این شخص انجام می‌دهد «جادوی» است که به معنی جادوگری است یعنی امروز به‌اشتباه «جادوی» را «جادو» می‌گویند و ناچار «جادو» را «جادوگر» می‌گویند. دو نمونه از کاربرد «جادو» در معنی اصیل آن ذکر می‌شود: در خوان چهارم رستم (زن جادو=جادوگر) در شاهنامه آمده‌است «چو آواز داد از خداوند مهر / دگرگونه گشت جادو (=جادوگر) به‌چهر». در مثالی اخیرتر سعدی می‌گوید «همشیرهٔ جادوان (جادوگران) بابل / همسایهٔ لعبتان کشمیر»
واژهٔ «magic» معادل انگلیسی آن است، که از واژهٔ «Magus» گرفته شده که در فارسی قدیم نام یکی از موبدان ستاره شناس زردشتی نه نام «maguš» یا «مجوس» بوده که یعنی «مربوط به منطقه Medes». که Medes نیز خود به معنی «قلمرو ماد» است. پس از فتح ایران، اعراب، زردشتیان را مجوس می خواندند.[۱][۲][۳][۴] و این واژه همچنان به همین معنی به کار می رود.
واژهٔ «مجیک» با حروف فارسی در نوشته‌های کهن ایران به چشم می خورد. مثلاً اوستا کتاب مقدس رزتشتیان پنج قسمت می‌باشد که یک قسمت آن مربوط به جادوگری یا جادوی سفید می‌باشد و این بخش مجیک نامیده می‌شود که مغ‌ها (روحانیون زرتشتی) بعد از آموزش‌های مجیک به سطح ماگی یا مجیکن نایل می‌شدند.
به طور روشن مشخص نشده که واژه مجیک ایرانی می‌باشد یا نه. از طرفی شواهد و مدارک زبانشناسان و تکرار این کلمه در نوشته‌ها حکایت از ایرانی بودن آن دارد؛ و از طرف دیگر تا کنون کسی جواب روشنی به منشاء این کلمه در زبان اوستایی نداده است.
[ویرایش] معنای غیر اصطلاحی
ابتدا توجّه کنید که صورت باور به وجود جاد و حتّی ارائهٔ سندی برای آن، دلیل بر وجود این انواع از جادو نیست. بلکه وجود هر یک به سندی جداگانه نیاز دارد. با این حال اوّلاً این لغات اصطلاحی نیستند. بلکه در زبان‌ها استفاده می‌شوند و معانی خاصّی نیز دارند. دوماً تحت عنوان این لغات تلاش‌ها و فعّالیت‌های زیادی در طول تاریخ ثبت شده.[۵].
بحث وجود جادو و اعتقاد به آن در قسمت‌های بعدی مقاله آمده
[ویرایش] در زبان فارسی و عربی
فنونی که از تاثیرات عجیب بحث می‌کنند را این طور نام برده اند و معنا و دسته بندی کرده اند (ترتیب موارد در دسته بندی زیر اصلاح شده است.):[۶][۷][۸]
• علم و فنّ تنویم یا خواب مصنوعی یا خواب مغناطیسی یا هیبنوتیزم
• جادو (در معنای خاص): ایجاد تغییری در عالم مادّه به روشی فراطبیعی به ارادهٔ جادوگر.
• کیمیا: علمی که در مورد تبدیل مس، فلزّات، یا حتّی سنگ به طلا بحث می‌کند. تلاش در این زمینه منشاء به وجود آمدن علم شیمی شد.
• هیمیا یا علم و فنّ طلسم‌ها: روش ترکیب قوای عالم بالا با موجودات عالم پایین
• علم و فنّ اعداد و اوفاق: دربارهٔ ارتباط اعداد و حروف مطالب با هم و تشکیل جداول خاصّی به صورت مثلّث یا مربّع و قرار دادن حروف و اعداد در خانه‌های آن برای رسیدن به مطالب مختلف به طرزی مخصوص
• علم و فنّ خافیه: در مود چگونگی تغییر و تکثیر حروف و اسامی چیزی که مورد نظر است و استخراج نام‌های ملائکه و شیاطین موکّل بر آنها. سپس دعا کردن با وردی که از آنها تشکیل شده.
• علم و فنّ احضار ارواح (شبیه لیمیا)
• لیمیا یا علم و فنّ تسخیرات: چگونگی ارتباط با ارواح قدرتمند عالم بالا. (شبیه احضار ارواح) 
o مانند تسخیر جن
• سیمیا: دربارهٔ چگونگی ترکیب اراده و قوای فیزیکی خاص برای کارهای عجیب 
o از انواع آن علم و فنّ ریمیا یا تردستی یا چشم بندی در فارسی یا شعبده در عربی ست: روش استفاده از قوای فیزیکی و خصلتهای حواس انسان، برای وانمود کردن آثار خاصّی به چشم و گوش و حواس یا حتّی ذهن (یعنی به کمک قوهٔ خیال بیننده آثاری عجیب در نظرش مجسّم می‌کند که وجود ندارند.). چه با روش‌های فیزیکی، مادّی و طبیعی؛ و چه چه فراطبیعی [۹]
• پیشگویی یا غیب‌گویی: علم خبر دادن از حوادث در گذشته، حال یا آینده؛ که بر غیب‌گو پنهان است، با دخالت ارادهٔ غیب گو. اینن فن انواعی دارد: 
o عرّافی:عرّاف کسی ست که از کلمات و حالات و رفتار سوال کننده پی به آیندهٔ او ببرد.
o کهانت (در معنای خاص): کاهن کسی ست که برای او صاحب رایی از طایفهٔ جن باشد و او را به آینده خبر دهد. یا به امور مخفی خبر دهد. مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست؟ چه کسی فلانی را کشت؟ ...
کیمیا، سیمیا، لیمیا، هیمیا و ریمیا را علوم یا فنون پنج گانهٔ مخفی می‌خوانند. کهانت در معنای عام یعنی برقراری رابطه با یک جن. کاهن نه تنها می‌تواند از جن در مورد گذشته، حال، یا آینده بپرسد؛ بلکه می تواند از او بخواهد کاری عجیب انجام دهد.
[ویرایش] در زبان انگلیسی و در جوامع اروپایی
در میان عوام در اروپا[۱۰]
• تحت تاثیر قرار دادن وقایع، با استفاده از نیروی اسرار آمیز یا فراطبیعی
• حقّه‌های مرموزی که برای سرگرمی اجرا شود.
بر حسب دسته بندی ریچارد کیک هِفِر، مورخ دانشگاهی:
• جادوی روان‌شناختی: اولی بر روی ذهن دیگری تأثیر می‌گذارد تا آنگونه که جادوگر می‌خواهد عمل کند، مانند علاقه مند ساختن کسی به دیگری
• جادوی خیالی یا توهمی: پدید آوردن عجایب گوناگون به چشم بیننده. مانند جادویی که ضیافت شامی را پدید آورد یا جادوگر را نامرئی کند،
• جادویی که تغییر فیزیکی واقعی در شیئی بوجود آورد، در این تقسیم بندی گنجانده نشده است. مثلاً معجزه
در افسانه‌ها:
• جادوی واضح: جادویی است که به سرعت نتیجه‌اش ظاهر شود.
• جادوی تدریجی و ظریف: جادویی است که اثرش به طور تدریجی و نامحسوس دنیا را تغییر می‌دهد.
در نظریات جدید؛ برحسب آنچه در جادو استفاده می‌شود (ممکن است همه یا بعضی موارد استفاده شود):
• جادوی سرایتی: به کمک اجسام فیزیکی که زمانی با شخص یا چیزی که جادوگر می‌خواهد روی او تأثیر بگذارد، در تماس بوده‌است.
• جادوی همسانی با استفاده از تصاویر یا اشیای فیزیکی است که به نوعی با شخص یا چیزی که می‌خواهیم تحت تأثیر قرار دهیم، شباهت دارد. مانند عروسک‌های وودو
در فرهنگ عام بر حسب تعالی:
• جادوی متعالی یا جادوی سفید: از یک نیروی الهی کمک می‌گیرد و هدف متعالی دارد 
o جادوی پست یا جادوی سیاه(Necromancy): جادویی که با نیروهای پست از قبیل مرگ سر و کار دارد یا هدف شخصی دارد. مثلاً
o برای آسیب زدن به فردی استفاده شود
o با اجساد و موادّ مرده (گاهی نفرت انگیز و کثیف) سروکار دارد
o احظار و گفتگو با روح مردگان مثلاً جهت گفتگو با روح عزیزی که مرده‌است یا برای گرفتن اطلاعات از روحهای مردگان به عنوان نوعی پیش گویی یا برای کمک گرفتن در انجام جادویی دیگر.
در فرهنگ عام برحسب روش؛ مواردی که بین مردم معروف است:
• ورد(spell): شناخته شده ترین عمل جادوگری، اوراد و حرکاتی است طبق روندی خاص (اغلب خواندنی، نوشتنی، حرکتی و گاه با وسایلی چون گوی و چوب دستی جادویی) که اجرای آن آن اثر خاصّی را به همراه دارد.
• غیب گویی: یک عمل جادوگری مشهود دیگر است که هدف آن دادن اطلاعات درباره گذشته، حال و آینده(پیشگوییاست. این کار اغلب با ابزاری انجام می‌شود. انواع غیب گویی عبارتند از: 
o طالع بینی، فال گیری و تفسیر فال یا طالع 
 فال ورق: غیب گویی به کمک ورق فال گیری
o غیب گویی به کمک رصد ستارگان
o غیب گویی به کمک رمل و اسطرلاب
o غیب گویی به کمک گوی‌بینی
o مشورت با فردی غیر قابل رویت. 
 کهانت اگر با فردی از نوع جن مشورت انجام شود، آن را کهانت و مشورت گر را کاهن گویند. این لغت معانی دیگری هم دارد
 نوع خاصّی از آن را ئی چینگ می نامند
o عرّافی: غیب گویی با نگاه کردن به ظاهر فرد
o غیب گویی به کمک جادوی سیاه
[ویرایش] در دین اسلام
منظور از سحر تمام فنون عجیب است. چه با عوامل طبیعی (شعبده بازی) و چه با عوامل غیر طبیعی. چه توسّط خود ساحر، چه توسّط نماینده‌ای از جن کافر (کهانت). بنا به گفته قران در سوره بقره جادوگری توسط شیاطین از زمان حضرت سلیمان رواج یافت چنان که شیاطین برای اختلاف و جدایی انداختن و بروز انواع فتنه‌ها به مردم جادو را آموزش می دادند که خداوند دو ملک به نامهای هاروت و ماروت را مامور ساخت تا راه مقابله با جادو را به مردم یاد دهند خداوند درباره جادو می فرماید: این کار هیچ سودی ندارد و جادوگر کافر و مخلد در جهنم است.
[ویرایش] در مکتب تلما
آلیستر کراولی جادو به جای Magic به صورت Magick می‌نویسد و ظاهراً معنای خاصّی برای آن دارد.
[ویرایش] موارد ظاهراً مشابه امّا متفاوت با جادو
تعریف اعمال مشابه دیگر در اینجا، کمک می‌کند تا متوجّه تفاوتشان با جادو شویم:
• دعا و نیایش که یک عبادت است، اگرچه به ورد که نوعی جادو دانسته می‌شود، شبیه است.
• عمل قربانی‌کردن برای یک موجود یا خدای مافوق طبیعی و سپس درخواست از این خدا یا موجود و میانجی گری آن خدا در اجابت آن عمل نیز در صورت اجابت به جادو شبیه است.
تفاوت دعا و جادو این است که:
1. دعا و عبادت نیاز به خواست شخص و موافقت یک خدا دارد که می‌تواند درخواست را رد کند. اما شرایط موفّقیّت شخصی و ناشی از عملکرد معیوب جادوگر است
2. هنگامی که دعا منجر به نتیجه نمی‌شود، به این معناست که خدا اینگونه خواسته. اما هنگامی که جادویی موثر نمی‌افتد، به علت نقص در عملکرد جادوگر است.
3. جادو بیشتر دارای یک دستورالعمل خاص است. امّا دعا بدون تفکر و دقّت قبلی نیز صورت می‌گیرد.
بعضی بر این باورند که چه در دعا و چه در جادو به کار بستن خود باور یا ایمان است که نتیجه مطلوب را به بار می‌آورد. امّا نیایش‌گر به تاثیر خدا یا واسطه باور دارد. در حالی که جادوگر به تاثیر ارادهٔ خود از راهی غیر طبیعی ایمان دارد. کسی هم که اعتماد به نفس دارد به تاثیر ارادهٔ خود از راهی طبیعی ایمان دارد.
[ویرایش] استفادهٔ نابجا از این کلمات
لغات مرموز اغلب عمداً یا سهواً در معنای یکدیگر به کار می روند. این سوء تفاهم‌ها گاه مهم می شوند. مثلاً:


عناصر شیمیایی توسط کیمیاگران با رمز نگاشته می‌شد
1. کیمیاگران در قدیم، برای رسیدن به سنگ کیمیا که فلزّات، مخصوصاً مس را به طلا تبدیل می کرد به طور سرّی تلاش می کردند. نتیجهٔ تلاش‌های آنها کشف بعضی واکنش‌های شیمیایی و عناصر و ... بود. آنها این اعمال را کیمیا می‌دانستند و علایم ستاره‌شناسی را برای نشان دادن عناصر به کار می بردند. این علایم در شکل روبرو آمده. اّما اکنون معلوم شده که واکنش‌های شیمیایی حقیقی، طبیعی و غیر جادویی(در معنای عام) اند.
2. نجوم، یا علم ستاره‌شناسی در قدیم نوعی جادو تلقّی می شده. امّا اکنون پیش گویی به کمک ستارگان، از ستاره‌شناسی جدا شده است.
3. مخالفان پیامبران گاه معجزات آنها را سحر می خواندند، تا معجزه بودن آنها را انکار کنند.
4. افرادی نیز سحر یا اعمال عجیب خود را معجزه می خوانده اند تا بتوانند ادعای پیامبری کنند.
از این پس در مقاله منظور از لغت جادو، جادوی خاص است.
[ویرایش] اعتقاد به جادو در میان ملل و ادیان
هر گاه نتوان چیزی را به طور جهانی اثبات کرد، اعتبار آن را می سنجند (یعنی اعتقاد یا باور به آن). وجود جادو نیز به طور جهانی اثبات نشده. امّا اعتبار نسبتاً جهانی دارد.
[ویرایش] در دین یهود
حضرت سلیمان می‌توانست با پادشاهی حیوانات ارتباط برقرار کند
[ویرایش] در دین اسلام
مطالب مربوط به حوادث عجیب در اسلام و خصوصاً قرآن چند دسته‌اند:
1. نابودی ناگهانی تمدّن‌هایی که به پیامبرانشان ایمان نیاوردند با عذاب به ارادهٔ خدا و نه پیامبر. مانند: 
1. عاد
2. ثمود
3. …
1. خدا به حضرت آدم اسامی الهی را گفت، و او بر می‌شمرد. هنگامی که از فرشتگان خواسته می‌شود آنها را دوباره تکرار کنند، نمی‌توانند، اما حضرت آدم می‌تواند. این توانایی خارق العاده و “اکتسابی” است. زیرا خداوند این توانایی را به موسی آموزش داد
2. معجزه: گذاشتن تاثیری عجیب بر عالم مادّه برای اثبات پیامبری فردی بدون دخالت ارادهٔ آن پیامبر. معجزه جزو فنون سحرآمیز نیست، زیرا ارادهٔ فرد در اثربخشی آنها تاثیری ندارد؛ و توسّط عوام به نام جادو شناخته نمی‌شوند. مثال هایی از معجزه: 
1. تبدیل شدن عصای حضرت موسی به ماری در صحرای سینا
2. تبدیل شدن عصای حضرت موسی به مار بزرگی در مقابل فرعون
3. تبدیل شدن عصای حضرت موسی به اژدها در مسابقهٔ جادوگری که فرعون مصر ترتیب داده بود.
4. تسلّط حضرت سلیمان به حیوانات، جن، نیروهای طبیعی مانند باد، و گفتگو با آنها و فرمان دادن به آنها.
3. کرامت: گذاشتن تاثیری عجیب بر عالم مادّهبه ارادهٔ خدا و بدون دخالت ارادهٔ آن فرد توسّط فردی که پیامبر نیست. در راستای انجام آنچه آیین الهی اش به او دستور می دهد. 
1. «آصف بن برخیا» با دانشی که در مورد کتاب (شاید یعنی نام‌های الهی) داشته، از جنّی بدعمل که اصلاح شده بود و که نزد حضرت سلیمان بود[۱۱] نیز بهتر عمل می‌کرده.
4. جادو (در معنای اصطلاحی قرآن): 
1. جادوگران در مسابقهٔ جادوگری که فرعون مصر ترتیب داده بود تکّه‌های کوچک مادّه را مانند مارهایی به حرکت در آوردند.
2. در قرآن آمده که دو فرشته به نام‌های هاروت و ماروت، جادوگری را به انسان یاد دادند و به او دستور دادند تا از آن فقط برای ابطال جادو استفاده کند. تا فرمانبرداری، خودداری و پرهیزکاری او را آزمایش کنند. امّا آنها از جادو برای جدایی انداختن میان زن و شوهر استفاده می کردند.[۱۲]
5. چشم زخم: در سوره قلم، آیه آخر آمده: و بدرستی که نزدیک بود آنان که کافر شدند، هر آینه تو را توسّط چشمانشان (آسیب) بزنند هنگامی که شنیدند قرآن را. و می‌گویند که او دیوانه است. و (حال آنکه) آن (قرآن) جز پندی برای جهانیان نیست.[۱۳]
[ویرایش] در آیین هندو
همیشه عده بسیاری قبول داشته‌اند که آیین هندو و هند سرزمین جادو، هم مافوق طبیعی و هم از دیگر انواع آن بوده‌است. هندوئیسم یکی از معدود دین‌هایی است که متون مقدسی مانند وداس دارد و در آن در مورد جادوی سیاه و سفید هر دو بحث می‌کند. ودا آتاروا آن نوع ودایی است که با مانتراها سرو کار دارد و هم برای جادوی خوب و هم بد به کار می‌رود. واژه مانتریک در هند، به معنای “جادوگر” است، زیرا مانتریک، مانتراها، طلسم‌ها و نفرین‌ها را می‌داند و می‌تواند برای یا بر ضد انواع جادو استفاده شود. بسیاری از زاهدان پس از دوره‌های توبه و مدیتیشن به مقامی می‌رسند که دارای نیروای ماورا الطبیعه می‌گردند. با این وجود، بسیاری این را انتخاب نمی‌کنند و در عوض از طریق ورود به عرصه روحانیت به نیروهای فراطبیعی دست پیدا می‌کنند. گفته می‌شود بسیاری از سیدهارها معجزاتی انجام داده‌اند که انجام آنها غیر ممکن است.
[ویرایش] در قبایل غیر متمدّن
از قبایل بومی در استرالیا و نیوزلند گرفته تا قبایل ساکن در جنگ‌های بارانی [[آمریکای جنوبی، قبایل آفریقایی و ملحدان الحاد باستان، گروههای قبیله‌ای در اروپا و جزایر بریتانیا، نوعی تماس با دنیای ارواح در رشد این جوامع بشری، به چشم می‌خورد. نقاشی‌هایی که در غارهای باستانی در فرانسه موجود است، فرمول‌های جادوگری هستند که برای دستیابی نه شکار موفق تولید شده بودند. بسیاری از عناصر تصویری بابلی‌ها و مصر ی‌ها نیز از منابع این چنینی گرفته شده‌اند. با وجود اینکه سنت‌های جادویی بومی تا به امروز باقی هستند، بعضی جوامع بسیار زود از زندگی کوچ نشینی به تمدن‌های وابسته به کشاورزی روی آوردند و رشد زندگی معنوی، انعکاس دهنده زندگی شهری بود. همانطور که بزرگان قبایل به شاه‌ها و بروکرات‌ها تغییر یافتند، شعبده بازان و استادان نیز به روحانیان و یک طبقه روحانیت تغییر یافتند. این تغییرات فقط در نام گذاری و اسم‌ها نبود. فعالیت‌های آنها نیز تغییر یافت. در حالی که کلر شعبده باز قبیله برقراری ارتباط و رایزنی میان قبیله و دنیای ارواح طبق خواسته جمعی قبیله بود، نقش روحانی انتقال دستورات خدایان به شهرها، از طرف خدایان و طبق خواسته جمعی خدایان بود. این تغییر نشانگر اولین غضب قدرت توسط ایجاد فاصله بین جادو و کسانی که آن را انجام می‌دادند بود. در این مرحله از توسعه بود که مناسک مدون و همراه با جزئیات پدید آمدند و زمینه را برای دین هایاسمی نیز فراهم کردند؛ مثلاً مراسم به خاک سپاری مصریان و مناسک قربانی کردن بابلیان، پارس‌ها، آزتک‌ها و مایان‌ها.
[ویرایش] نفی جادو در میان ملل و ادیان
یهودیت، مسیحیت به طور رسمی، جادو را منع می‌کنند و همیشه جادوگران را با درجات مختلفی از شدت تعقیب و تنبیه کرده‌اند. این ادیان جادو را یا پندار باطل می‌دانند. یا ناشی از دخالت موجودی (مانند فرشته یا جن) که با جادوگر پیمان بسته تا طبیعت را به خواست او دستکاری کند.
مسلمانان یا پیروان اسلام، به وجود «جادو» یا به عربی «سحر» به معنای خاصّی اعتقاد دارند و انجام آن («جادوگری» یا به عربی «سحر») را منع و نهی می‌کنند.
در روایات اسلامی پیش بینی شده که فردی به نام دجّال پیش از انقلاب مهدی موعود و استقرار حکومت جهانی او، با جادو و شعبده و فنّاوری زمان عدّهٔ زیادی را مخصوصاً از زنان و جوانان می فریبد و در کار حکومت خلل ایجاد می کند.[۱۴]
[ویرایش] برخی فرضیه‌ها و نظریه‌های جادوشناسی
کسانی که به وجود جادو عقیده دارند، اثر بخشی آن را به چند علّت می خوانند:
• به موجب عملی خاص، طبق دستورالعملی خاص؛
• یا توسط قدرت اراده و خواست جادوگر؛
• یا در صورتی که جادوگر عقیده داشته باشد می‌تواند ارواح مخاطب جادو و طلسم او را به این کار وادارد
یک بررسی که بر اساس نوشته‌های معتقدان به جادو در غرب انجام شد، نشان می‌دهد که پیروان آن عقیده دارند که جادو بر اساس یک یا چندی از اصول زیر کار می‌کند:
• "نیروهای طبیعی که نمی‌توانند در حال حاضر توسط علم شناخته شوند” یا اصلاً نمی‌توان آنها را به وسیله علم شناخت. گفته می‌شود که این نیروهای جادویی همراه با ۴ نیروی انسانی طبیعت وجود دارند: جاذبه، الکترومغناطیس، نیروی قوی و نیروی ضعیف.
• «دخالت ارواح» شبیه به این نیروهای طبیعی فرضی، اما با هشیاری و هوشمندی خودشان. کسانی که به ارواح معتقدند، اغلب اوقات کل هستی را به شکل‌های مختلفی میبینند که بعضا ساختار سلسله مراتبی دارد.
• یک “نیروی جادویی”، از قبیل مانا یا نومِن، که در همه چیز وجود دارد. گاهی این نیرو در یک شی جادویی، مانند سنگ، طلسم یا dehk که جادوگر می‌تواند آن را دستکاری کند، وجود دارد.
• یک «ارتباط جادویی متقابل درونی در عالم» که همه چیز را به هم مرتبط و مربوط می‌سازد و فراتر از همه نیروهای طبیعی است.
• "دستکاری نشانه‌ها و سمبل هاً. پیروان تفکر جادویی معتقدند که سمبل‌ها برای اهداف دیگری به جز نشان دادن چیزها هم می‌توانند به کار روند: آنها می‌توانند به طرز جادویی خواص فیزیکی شیئی را که نشان می‌دهند ایفا کنند. با دستکاری سمبل‌ها (و همچنین signals)، گفته می‌شود می‌توان واقعیتی را که این سمبل نشانگر آن است نیز تغییر داد.
• اصول «sympathetic magic» مربوط به آقای جیمز جرج فریزر، که در کتابش با نام «شاخه طلایی» (ویرایش سوم، ۱۹۱۵-۱۹۱۱) به وضوح بیان می‌شود. شامل «قانون تشابه» و «قانون تماس» یا «سرایت». اینها، گونه‌های سیستماتیک دستکاری سمبل‌ها هستند. فریزر آنها را به صورت زیر تعریف کرد:
«اگر اصول فکری را که جادوگری بر پایه آنها نباشد، تحلیل کنیم، احتمالاً به ۲ مورد خلاصه می‌شوند: اول اینکه: شبیه، شبیه به خود را تولید می‌کند، یا اینکه یک اثر مشابه علت (دلیل) خود است و دوم اینکه: چیزهایی که زمانی در تماس با هم بوده‌اند، اگر از هم جدا شوند نیز، به تأثیر بر روی یکدیگر ادامه خواهند داد. قانون اول را قانون تشابه و دومی را قانون تماس یا سرایت می‌نامیم. جادوگر، از اولین قانون در می‌یابد که، می‌تواند هر اثری را فقط با تقلید از آن تولید کند؛ و از دومی در می‌یابد که هر کاری که بر روی شیئی انجام می‌دهد، بر روی کسی که زمانی با آن شخص ارتباط داشته اثر خواهد گذاشت.» [۱۵]
• «تمرکز یا مدیتیشن». محدود کردن به یک شی یا اراده متصور به یک میزان مشخص، طبق آلیسترکرولی، باعث تولید یک پدیده جادویی و سحرآمیز می‌شود و یا باعث “ایجاد واقعه‌ای در مغر می‌شود که اساساً با اتحاد فاعل و مفعول (شیء) صورت می‌گیرد.” (کتاب چهارم، قسمت اول: جادوگری). جادو، همانطور که پیشتر گفته شد، می‌کوشد با معطوف کردن توجه به شی (یا اراده) انتخاب شده به طور مداوم، دستاوری را که گفته شد، تولید کند. برای مثال، اگر کسی مایل است بر روی یک خدا تمرکز کند، می‌تواند یک سیستم برابر یا همانند را به خاطر بسپارد و سپس هر شی را که می‌بیند، به آن “همانند یا برابر” کند.
آلیستر کرولی اینگونه می‌نویسد: ""تعالی ذهنی توسط اعمال و کارهای جادویی همان نتایجی را خواهد داشت که در یوگا صریح و بی قید و شرط به دست می‌آید."" بنابراین “جادوی” کرولی، یک نوع اصل ذهنی، جادویی را روحی می‌شود که برای تربیت ذهن برای دستیابی به تمرکز بیشتر طراحی شده. کرولی همچنین ادعا کرد که magick می‌تواند اثرات غیر معمول را نیز داشته باشد؛ که در واقع این رابطه‌ای را با اصل اول در این لیست نشان می‌دهد. در عین حال، او هر گونه تلاش برای استفاده از این نیرو برای هدفی جز کمک به کسب (دستاوردی) ذهنی و روحی را به عنوان “جادوی سیاه” می‌داند.
• «نیروی جادویی نیمه خودآگاه». برای آنها که فکر می‌کنند نیاز دارند ذهن نیمه خودآگاه خود را قانع کند تا تغییراتی را که می‌خواهند، انجام دهند، همه روح‌ها و انرژی‌ها تصاویر و نمادهایی هستند که برای ضمیر نیمه خودآگاه معنا دارند. گونه دیگر این عقیده این است که، ضمیر نیمه خودآگاه توانایی ایجاد ارتباط با ارواح را دارد که می‌توانند کارهای جادویی انجام دهند.
• ""وحدانیت در همه""؛ که بر اساس مفاهیم یکی بودن و عدم ثنویت(رد ثنویت) بنا شده، این فلسفه بر این باور است که جادو بیشتر از به کار بستن ذاتی خود در عالم نیست. اندیشه اصلی این است که، با فهم اینکه خود، نامحدود است، انسان می‌تواند طوری زندگی کند که خواهان توازن طبیعت باشد و بنابراین، فقط به عنوان یک خادم و جزء کوچک زندگی کند.
• در واقع انسان هر کاری را که اراده کند می تواند انجام دهد چون خدا از روح توانای خود در او دمیده ولی نمی تواند در برابر خدا شورش کند چون توانایی روح او جزیی از توانایی بینهایت خداست پس جز کمتر از کل است .
در نتیجه انسان می تواند هر نوع جادویی را انجام دهد ولی خدا جادو را کاملا حرام کرده پس از آن بپرهیزید .
نظریه‌های دیگری هم وجود دارد. جادوگران معمولاً این مفاهیم را با هم می‌آمیزند و حتی گاهی چند مفهوم را خودشان اختراع می‌کنند. بویژه در جریان امروزی هرج و مرج جادوگری عقیده داشتن به هر مفهومی در مورد جادوگری نامعمول به نظر نمی‌رسد.
[ویرایش] فنّ و روش جادوگری
اگر وجود جادو را باور کنیم شکست در جادو ممکن است دلایل واقعاً زیادی داشته باشد. با این حال چند مثال کوچک مفید است:
• دنبال نکردن روند به طور دقیق
• مناسب نبودن شرایط که مانع از هدایت نیروها می‌شوند
• کمبود توانایی جادوگری
• ...
[ویرایش] تاریخ جادوگری

[ویرایش] جادو در آثار هنری
در ادبیات غنایی:عشق، عنصر اصلی ادبیات غنایی بارها سنگ کیمیایی نامیده شده که ناخالصی‌ها را با درد و رنج از مس وجود عاشق می‌زداید و سپس آن را به طلا تبدیل می‌کند.
در ادبیات حماسی: در شاهنامهٔ فردوسی:
• رستم در خان چهارم با زن جادوگر روبرو می‌شود
• پس از جنگ اوّل رستم و اسفندیار، که رستم از 8 تیری که به بدن او خورده بود، با درمان سیمرغ شفا یافت؛ در روز بعد به میدان آمد. اسفندیار شدیداً از زنده بودن او غافلگیر شد و گفت: «تو با جادوی زال چنین سالمی»
در ادبیات داستانی:یک دسته از جادو را هم می‌توان در ادبیات داستانی دید که در آنجا، جادو به عنوان ابزار پلات عمل می‌کند، منبع شیء مصنوع جادویی و طلب برای به دست آوردن آن. جادو از دیرباز موضوع بسیاری از داستانها، بویژه داستانهای خیال‌پردازی بوده‌است. می‌توان از کارهای هومر و آپولیوس، جام مقدس، فری کوئین اثر ادموند اسپنسر و نویسندگان جدیدتری مانند J.R.R. Tollcein و مرسدس لاکی و J.K.Rowling نام برد. چنین جادویی هم می‌تواند توسط عقاید و اعمال واقعی به ذهن نویسنده خطور کند و هم ساخته ذهن خود او باشد. گذشته از این، هنگامی هم که نویسنده از کارها و اعمال واقعی الهام می‌گیرد، اثر، توان و نقش‌هایی که جادو ایفا می‌کند، ساخته ذهن خود او هستند. در چنین داستانهایی همیشه باید یک سیستم که به طور مناسبی رشد یافته‌است وجود داشته باشد. یک خصوصیت جادوی داستانی این است که توانایی انجام آن ذاتی است و از قدرت بیشتر افراد خارج است. در میانه زمین اثر J.R.R. Tollcein، این نیرو منحصر به غیر-انسانها بود – حتی آرگورن که دستهایش شفابخش هستند، مقداری خون جن و پری گونه دارد. اما برای بسیاری از نویسندگان، این نیرو برای گروه خاصی از انسانها است، مانند کتابهای «هری پاتر» اثر J.K.Rowling، کتابهای کاترین کرتز، «رمانهای درینی» یا دنیای «Lord Daray» اثر رندل گارت. این گروه اغلب، یک گروه سری یا تحت تعقیب است. در مقایسه، جادو در زمانهای «Disc world» اثر تری پراچت به گونه‌ای کاملاً متفاوت استفاده شده‌است. به عبارتی، جادو نیروی اصلی در اثر Disc است و مانند نیروهای اصلی و عادی از قبیل جاذبه و الکترومغناطیس در دنیای ما عمل می‌کند. “عرصه جادویی” داستان Disc، به طور کلی، خرق واقعیت است که به یک سیاره صاف اجازه می‌دهد تا سوار بر پشت یک لاک پشت باشد. بر روی این سیاره مسطح به نام Disc، جادو به بخش‌های عنصری خود تقسیم می‌شود، همانطور که انرژی و نیروهای دیگر در فیزیک کوانتوم به همین صورت در می‌آیند. جادو از واحدهای پایه‌ای به نام thaum تشکیل شده که این نیز از اجزائی به نام "reson"ها (به معنای «چیزک») تشکیل شده که خود از ۵ «مزه» تشکیل شده‌اند: بالا، پایین، کنار، جذبه جنسی و نعناع. جادوگران در صحنه این داستان کم هستند و اغلب این توانایی، ذاتی است (به استثنای اینکه، هشت پسر یک هشت پسر باید جادوگر شود، حتی اگر آن پسر، دختر باشد) و به نوعی آموزش نیاز دارد. (باز هم با چند استثناء: رجوع کنید به «Sourcerry»). در این داستان، جادوگران باید، آنطور که انسانها روی زمین از سلاحهای هسته‌ای استفاده می‌کنند، از جادوی خود استفاده کنند؛ اگر این نیرو را داشته باشی عیبی ندارد، اما اگر در حال استفاده از آن تو را ببینند، آن موقع است که به دردسر می‌افتی. اثرات جانبی دیگر جادوی Discworld عبارتند از:
• تضعیف نیروهای طبیعی از قبیل مغناطیس
• کم شدن سرعت نور هنگام عبور از یک میدان قوی جادویی به میزان ۱ میلیونم.
• اثر تقویت شده عقیده انسان بر روی واقعیت. بر روی تعداد کافی از افراد تأثیر می‌گذارند تا به یک خدا عقیده پیدا کنند و چنین خدای در پیش چشمان خودتان ظاهر می‌شود. («خدایان کوچک»)
• این منجر به پدید آمدن قانونی به نام قانون علیت داستانی می‌شود- چیزها فقط به خاطر داستان اتفاق می‌افتند. اژدهاها آتش از دهان خود بیرون می‌دهند. نه به این خاطر که ششهایی از جنس آزبست دارد، بلکه چون این کاری است که آنها انجام می‌دهند. (برای اطلاعات بیشتر به Disc world مراجعه کنید.)
اضافه بر این، برای جادوی داستانی اصلاً غیر ممکن نیست که از صفحات و مطالب خیالی به انجام عملی جادوگری بپردازد؛ سرنوشت «Necronomicon» هم که توسط اچ. پی. لاوکرافت به عنوان داستان خلق شده بود، چنین بود. او Necronomicon را آنچنان خوب توصیف کرد که نویسنده‌های مدرن زیادی کوشیده‌اند آن را به عنوان یک کتاب جادو تولید کنند. در پلاتهای داستانهای عملی تخیلی (بخصوص از نوع «سخت» آن)، در حالی که سعی می‌شود از جادو استفاده نشود، اغلب واقعیات خارق العاده‌ای نشان داده می‌شوند که پایه علمی ندارند و توضیحی هم برایشان داده نمی‌شود. در این موارد، خواننده باید”قانون سوم” آرتورسی-کلارک را به خاطر آورد که: “هر فناوری بسیار پیشرفته‌ای غیر قابل تمیز و تشخیص از جادو است.” عنصر جادو، جادو(بازی) به تصویر کشیده می‌شود، که در آن جادو خاصیتی است که در شرایط خاصی قابل دسترسی برای بازیگران است. جادوگران و جادوگری محصول عمده ادبیات داستانی wuxia چین است که در بسیاری از فیلمهای هنرهای رزمی وجود دارد.
[ویرایش] پانویس
1. ↑ فرهنگ فارسی معین
2. ↑ فرهنگ فارسی برهان
3. ↑ لغتنامهٔ دهخدا
4. ↑ فرهنگ آنندراج
5. ↑ رجوع شود به مقالهٔ تاریخ جادو
6. ↑ تفسیر المیزان، احتمالاً ذیل آیات در مورد هاروت و ماروت
7. ↑ آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب (مجتهد، مرجع تقلید و شهید محراب) در کتاب گناهان کبیره نشر دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعهٔ مدرّسین حوزه علمیه قم، جلد دوم، صفحه 85 تحت عنوان «حقیقت سحر و اقسام و ملحقّات آن» معانی مختلف را چنین گردآوری کرده
8. ↑ شیخ انصاری در کتاب مکاسب آورده‌است که سحر بدین گونه هاست: یا بر زبان جاری کنند، یا بنویسند، یا نوشته‌ای که به همراه دارند، یا قسم بدهند مانند جن و شیاطین را به انجام کاری، یا بخور بدهند، یا بدمند و یا مجسمه درست کنند، یا با تصفیه نفس به تصرف امور بپردازند، و یا با استخدام ملایکه یا اجنه به کشف اشیای گمشده یا علاج امراض بپردازند.
9. ↑ سحر بر دو قسم است: حقیقی و غیر حقیقی. که نوع دوم را شعبده یا چشم بندی می‌گویند. و در آن، هیچ حادثهٔ عجیبی واقعاً رخ نمی‌دهد. بلکه فقط در خیال مخاطب تصوّر می‌شود. از محمد بن ابراهیم السّنجاری متوفّی 794 ه.ق. طبق کتاب سفینه البحار، جلد 1، صفحه 605
10. ↑ تعریف لغت نامهٔ Oxford انگلیسی به انگلیسی
11. ↑ قرآن او را «عفریتٌ من الجن» می خواند
12. ↑ قرآن، سوره دوم، آیه ۱۰۲: 
و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می‌خوانند پیروی کردند. سلیمان هرگز کافر نشد (یعنی مرتکب جادوگری نشد)؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت» نازل شد پیروی کردند. و به هیچ کس چیزی یاد نمی‌دادند، مگر اینکه از پیش به او می‌گفتند «ما وسیله آزمایشیم، کافر نشو(یعنی مرتکب جادوگری نشو)» ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را می‌آموختند که بتوانند بوسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمی‌توانند بدون اجازه خداوند به انسانی زیان برسانند. آنها قسمت‌هایی را فرا می‌گرفتند که به آنان زیان می‌رسانید و نفعی نمی‌داد. و مسلماً می‌دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آچه خود را به آن فروختند، اگر می‌دانستند!
13. ↑ و ان یکاد الّذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لمّا سمع الذّکر و یقولون انّک امجنون. (68:51,52)
14. ↑ کتاب عصر ظهور، اثر علی الکورانی، قسمت حوادث پس از ظهور
15. ↑ Chapter 3. Sympathetic Magic. § 1. The Principles of Magic. Frazer, Sir James George. 1922. The Golden Bough
منیع سایت : http://fa.wikipedia.org


منشأ پیدایش جادو و جادوگری

نویسنده : حامد منوچهری کوشا 
در خط هیروگلیف یعنی خطی که مصریان باستان از تصاویر برای نگارش استفاده می کردند نشان داده شده است که دین و جادو با هم رابطه ای نزدیک داشتند.الهه های مصر بر خلاف خدایان فرهنگهای دیگر خرد و دانش جادویی را به بشر سپردند.(برای مقایسه می نوانیم به اسطوره های یونان باستان اشاره کنیم.بر اساس این اسطوره ها قهرمانی به نام پرومتیوس مجبور شد خدایان را فریب دهد تا اسرار تولید آتش را که نماد ظهور حکمت و دانش است به وی بیاموزند(
بر اساس دین مصریان باستان کمی پس از ایجاد جهان جادو به شکل الهه ای به نام “هکا” ایجاد شد.نام هکا بعد ها عملا تبدیل به واژه ای شد که معنای”جادو”می دهد.یعنی ابتدا این واژه وارد زبان یونانی شد.در زبان یونانی تلفظ و املای آن زبان زا پذیرفت و تبدیل به واژه “ماگه یا” شد که امروزه واژه انگلیسی “مجیک” به معنای جادو از همان واژه “ما گه یا”گرفته شده است.
الهه ی مصری دیگری به نام “توت” حتی بیشتر از هکا با جادو عجین و مرتبط است. این الهه علاوه بر نجوم و ریاضیات بر هنر های مداوا نیز فرمانروایی می کرد که در فرهنگهای همواره با جادوگری در ارتباط بوده است.معمولا در نقاشیها او را در حالی که قلمی در دست داشت به تصویر می کشیدند.مردم مصر باستان عقیده داشتند او کتابهای پنهانی و محرمانه ای نوشته و در آنها راز و رمز کیمیاگری و علوم را افشا نموده است. آنها عقیده داشتند یکی از این کتابها در جعبه ای زرین قرار گرفته مهر و موم شده و در معبدی مخفی نگهداری می شود.
افسونهای مصری
مصریها شدیدا بر افسون و طلسم اتکا می کردند.مردم می گفتند اگر در باره عملی صحبت شود افسون و طلسم موجب انجام آن کار می شود.جادوگری به نام وبا آنر در دربار تندیس کوچکی از تمساح را به تمساح زنده تبدیل کرد.سپس این حیوان وحشی یکی از عاشقان ملکه را به قتل رسانده و دوباره توسط جادوگر به وضعیت اولیه بازگشته است.یکی از پادشاهان جادوگر تصویر ناوگان دشمنانش را در آب غرق کرد و با این کار او کشتیهای حقیقی دشمنانش را غرق کرد.
در پایان لازم به ذکر است که طبق آیات قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و مذهبی اولین جادوگران تاریخ قوم حضرت سلیمان (ع) (حدود ۱۱ قرن قبل از میلاد)بوده اند که جادو را ابتدا از جنیان سپس روش مقابله با آن را از فرشتگان آموختند..

کلمات کلیدی : " آب" + "آتش" + "اسطوره" + "اسطوره ها" + "الهه" + "اولین جادوگران" + "باست" + "باستان" + "تمساح" + "توس" + "جادو" + "جادو در مصر باستان" + "جادو و جادوگری" + "جادوگر" + "جادوگری" + "جهان" + "حرم" + "خدا" + "خدایان" + "دین" + "زن" + "فرهنگ" + "قرآن" + "قهرمان" + "مذهب" + "مصر" + "مصر باستان" + "معبد" + "نماد" + "واژه" + "یمی" + "پادشاه"
منبع سایت : http://myth.tarikhema.ir


نویسنده: رضا رمضانى نرگسى 
این مقاله به بررسى سحر و جادو از منظر دینى می‌پردازد، لازم است «سحر و جادو» را در اصطلاح جامعه شناسان و علماء دینى و لغت، مورد مطالعه قرار دهیم.

مقدمه 
درباره سحر و جادو در متون دینى، بحث در دو حیطه انجام مى گیرد: 
1ـ معناى سحر و حقیقت آن چیست؟ 2ـ آیا سحر مطلقاً حرام است یا در بعضى موارد و بعضى از اقسام آن جایز است؟ بخش دوم جنبه جامعه شناختى ندارد و بیش تر به فقه مربوط مى شود. در این جا، موضوع اول مورد بحث و بررسى قرار مى گیرد. 
پیش از آن که به بررسى سحر و جادو از منظر دینى بپردازیم و منظر جامعه شناسان را د

ناقل:هومان انصاری

منبع:سایت بسیج طلاب و مستضعفین

  • ۹۷/۰۳/۲۶
  • هومان انصاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی